
تأمین سرمایه از طریق واگذاری سهام (Equity Financing) برای استارتاپ
در این روش پول از طریق واگذاری سهام شرکت به سرمایه گذاران بالقوه، تامین میشود. در واقع بیشترین جذب سرمایه در دنیای استارتاپ ها از طریق فروش سهام است که سرمایه گذاران فرشته (Angel Investors)، صندوقهای سرمایه گذاری ریسک پذیر (Venture Capitals)، و یا شتابدهندهها و مراکز رشد به تناسب میزان سرمایهگذاری خود، در استارتاپ شما سهامدار میشوند.
مسئله مهم و همیشگی برای سرمایه گذاری از این طریق، ارزش گذاری استارتاپ شماست: شرکت شما چقدر میارزد؟ یا ارزش آن در آینده نزدیک چقدر خواهد شد؟ برای استارتاپ هایی که در مراحل ابتدایی هستند این موضوع بزرگترین مانع است چرا که یک استارتاپ را چگونه میتوان کمی سازی کرد در حالی که هنوز محصولی تولید نکرده است؟ این قبیل از مشکلات، اغلب دوستان و خانوادهها را به بهترین گزینه برای تامین سرمایه اولیه استارتاپ تبدیل میکند. اما احتیاط مضاعف برای محافظت از منافع شرکت استارت آپی در حین واگذاری سهام لازم است.
بهترین استراتژی برای غلبه بر اینگونه مشکلات در مراحل اولیه این است که بنیان گذاران، اهداف و استراتژیهای خود را تعریف، تدوین و مستندسازی کنند. در مرحله بعد، بنیان گذاران باید مهارتهای داستان گویی خود را برای ارائه طرح و مدل تجاری خود به خانواده، دوستان و صندوقهای سرمایه گذاری ریسکپذیر تقویت کنند. بنیان گذاران باید به یاد داشته باشند که در مراحل اولیه، خودشان از مهمترین عوامل تاثیرگذار در جذب سرمایه گذار می باشند.
سرمایه گذاران فرشته (Angel Investors)
Accredited Investors: در کانادا توسط کمیسیون اوراق بهادار هر استان تعریف می شود. به عنوان مثال، در استان انتاریو، Accredited Investors در قانون OSC 45-501 تعریف شده است. این تعریف شامل، اما محدود به این موارد نمیشود: شخصی که به تنهایی ، یا در کنار همسر خود مالک دارایی های مالی است که کل ارزش تحقق یافته آن قبل از کسر مالیات و پس از کسر هرگونه بدهی، از 1000000 دلار فراتر رود. یا فردی که درآمد خالص وی قبل از کسر مالیات در هر یک از دو سال اخیر از 200000 دلار تجاوز کند یا درآمد خالص وی قبل از کسر مالیات همراه با درآمد همسر، از 300 هزار دلار در یک از این دو سال بیشتر باشد و در هر دو صورت، انتظار معقول از همان میزان افزایش درآمد خالص در سال جاری داشته باشد ؛ یا فردی که به تنهایی یا با همسر دارایی خالص حداقل 5،000،000 دلار داشته باشد.
وام قابل تبدیل: سرمایه گذار و استارت آپ از ابتدا و در طی یک قرارداد توافق می نمایند که تمام و یا بخشی از مبلغ سرمایه گذاری سرمایه گذار به وی در آینده ای مشخص به صورت تبدیل به تعداد معینی از سهام پرداخت شود.
فرشتهها اغلب سرمایه گذاران خبرهای هستند که تمایل دارند به طور صحیح و جامع در مورد سرمایه گذاری هایی که تحت نظر دارند تحقیق کنند. فرشتهها برخلاف صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر که با پولهایی که به آنها سپرده شده است سرمایه گذاری میکنند، اغلب پول خود را سرمایه گذاری میکنند. به همین دلیل، فرشتهها در عمل انعطاف پذیرتر هستند و بیشتر مستعد انعطاف پذیری در ساختار معامله هستند. فرشتهها معمولا در مراحل اولیه سرمایه گذاری میکنند و انتظار بازده بالایی از سرمایه گذاریهای خود دارند (۵ تا ۱۰ برابر). این موضوع قابل درک است زیرا ریسک در مراحل اولیه بسیار زیاد است و برای جذب سرمایه گذار نیاز به سود مناسب است. به طور خلاصه، فرشته ها ارزان نیستند! بنابراین، بنیانگذاران باید با دقت فکر کنند که آیا این رویکرد سرمایهگذاری برای آنها مناسب است: آیا این نوع سرمایه گذاری ضروری است و آیا صرفه دارد که میزان قابل توجهی از سهام استارت آپی که هنوز پتانسیلهای آن تحقق نیافته، را واگذار نمود؟ میزان سرمایه گذاری فرشته ها میتواند از چند هزار تا حتی چند میلیون دلار متغیر باشد و عمدتا در مرحله (pre-seed)، (seed) و سریهای A انجام می شود (رجوع کنید به دورهای تامین مالی استارتاپ). همانطور که گفته شد، فرشته ها میتوانند به صورت گروهی یا شبکه نیز باشند. هنگامی که فرشته ها ساختارمند می شوند تمایل دارند که بیشتر رویه گرا شوند و از ریسک پذیری دوری می کنند. اینگونه ساختارها نسبت به فرشتههای انفرادی، انعطافپذیری کمتری دارند اما همچنان نسبت به صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر انعطاف پذیری بیشتری دارند. شبکههای فرشتهها نیز مشابه صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر، در بخشهای خاصی تخصص دارند و به سرمایهگذاری در این بخش ها تمایل دارند. اگر قصد دارید به یک سرمایه گذار فرشته (Angel Investor) برای برنامه ویزای استارتاپ کانادا (SUV) مراجعه کنید، باید بدانید که:– همه سرمایه گذاران فرشته در کانادا واجد شرایط شرکت در برنامه ویزای استارتاپ کانادا (SUV) نیستند.
– به عنوان یک الزام حقوقی، سرمایه گذاران فرشته باید حداقل 75.000 دلار در استارتاپی که برای حمایت از طریق برنامه SUV انتخاب میکنند، سرمایه گذاری کنند.
صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر
صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر غالباً منابع مالی مشترک را به صورت ماهرانه مدیریت میکنند و علاقه ویژه ای به استارتاپ ها دارند (یعنی پتانسیل رشد بالا). از آنجا که این صندوقها خبرهتر و ساختار یافتهتر از فرشته ها هستند، معمولاً تمایل دارند که در مراحل بعدی یک استارتاپ سرمایه گذاری کنند (صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر خاصی وجود دارند که در استارتاپ ها در مراحل اولیه سرمایه گذاری میکنند).
سرمایه گذاری های این صندوقها مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگری در حوزه استارتاپ، نرخ عدم موفقیت بالایی دارند و در دسته ریسک بالا طبقه بندی میشوند. ریسکی که صندوق ها انتظار دارند تا با واگذاری سهام و/یا کنترل استارتاپ به میزان کافی پوشش داده شود. بنابراین بنیانگذاران، هنگام انعقاد قرارداد با صندوقهای سرمایه گذاری باید انتظار مذاکرات طولانی، پیچیده و سنگین را داشته باشند.
صندوقهای سرمایه گذاری غالبا به صورت تخصصی فعالیت میکنند و سلایق سرمایه گذاری ثابت و مشخصی دارند. برخی از آنها در سطح جهانی سرمایه گذاری میکنند، در حالی که برخی دیگر در مناطق جغرافیایی خاصی متمرکز هستند (به عنوان مثال کانادا، امریکا و …) این صندوقها معمولاً مراحلی را که در آن تمایل به مصاحبه با شرکتها دارند، مشخص میکنند (رجوع کنید به دورهای تامین مالی استارت آپ) و اولویت هایی برای زمینه فعالیت استارتاپ (یعنی AI ، VR ، IOT و غیره) دارند.
بنابراین، به بنیانگذاران توصیه میشود که در مورد صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر به درستی تحقیق کنید که آیا نوع سرمایه گذاریهای آنها با حوزه هایی که صندوقهای سرمایه گذاری خطرپذیر بالقوه در آن سرمایه گذاری میکنند، تطبیق دارد یا خیر. مانند هر جلسه مهم دیگر، بهترین روش برای مراجعه به VC ها از طریق معرفی گرم و صمیمی یک شخص با نفوذ در شبکه شما (وکیل، حسابدار یا …) است.
اگر قصد دارید به یک VC برای برنامه ویزای استارتاپ کانادا (SUV) مراجعه کنید، باید بدانید که:
– همه VC ها در کانادا واجد شرایط شرکت در برنامه SUV نیستند.
– به عنوان یک الزام حقوقی، صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر باید متعهد شوند که حداقل 200.000 دلار در استارت آپ تحت حمایت خود در برنامه SUV، سرمایه گذاری کنند.
آمار و ارقام سرمایه گذاری VC های کانادایی در سال 2019
سال 2019 سال فوق العاده چشمگیری برای سرمایه گذاری VC ها در کانادا بود زیرا که رقم 6.2 میلیارد دلار در بیش از 539 قرارداد سرمایه گذاری شد. این میزان 69٪ رشد نسبت به رقم 3.7 میلیارد دلار در سال 2018 و سه برابر بیشتر از زمان آغاز به کار CVCA در تجزیه و تحلیل بازار در سال 2013 را نشان میدهد. برای اطلاعات بیشتر به “فتح قله های جدید توسط سرمایه گذاری های VC کانادا در سال 2019” مراجعه کنید.
شتاب دهنده ها (Accelerators) و مراکز رشد(Incubators)
همانند تعریف خود استارتاپ، هر چیزی که مربوط به دنیای استارتاپ باشد، مانند شتاب دهنده ها و مراکز رشد، تعاریف واحدی ندارند. بهترین راه برای تمایز بین یک شتاب دهنده و مرکز رشد کمک گرفتن از معنی ساده کلمات است:
انکوباتور: دستگاه محصور شده ای که محیطی کنترل شده برای مراقبت و محافظت از نابالغ فراهم می آورد.
شتابدهنده: هر آنچه که باعث میشود چیزی با سرعت بیشتری توسعه یابد.
در عمل نیز مانند معنی ساده کلمات، انکوباتور در مراحل ابتدایی استارتاپ سرویس دهی میکند و شتاب دهنده ها اغلب به استارتاپ های توسعه یافته و در مراحل بعدی سرویس می دهند.
شتاب دهنده ها و مراکز رشد به عنوان منابع تامین مالی شناخته نمی شوند اما اغلب منابع ارزشمندی را برای سرمایه گذاری فراهم می کنند. اگرچه مراکز رشد و شتاب دهنده ها نیز هستند که دقیقاً مانند Angels یا VC ها در ازای واگذاری سهام یا وام های قابل تبدیل به سهام در استارتاپ ها سرمایه گذاری می کنند، اما این روش بین آنها رایج نیست. رایج ترین خدمات ارائه شده توسط این سازمانها عبارتند از: مشاوره، منتورینگ، فناوری های عملیاتی و غالباً یک فضای کار مشترک. این مراکز معمولا در مراحل ابتدایی استارت آپ و گاهی در نقطه ای که شرکت در حال اصلاح طرح پیشنهادی خود است و هنوز به سرمایه نیاز ندارد با آن همراه میشوند.
مراکز رشد و شتاب دهنده ها، مانند دانشگاه ها، دارای سابقه و اعتبار متفاوتی هستند. همانطور که اعتبار یک دانشگاه نوع شغل آینده فارغ التحصیلان را تعیین میکند، تأثیر مرکز رشد/شتابدهنده نیز میزان علاقه سرمایه گذاران به سرمایه گذاری را تعیین میکند. مراکز رشد/ شتابدهنده ها در استانداردهای پذیرش و هزینه های آنها بسیار متفاوت است.
برخی مانند Creative Destruction Lab رایگان هستند اما روند پذیرش بسیار سخت و نرخ پذیرش بسیار پایین دارند. از سوی دیگر، برخی از مراکز رشد صرف نظر از شایستگی و در ازای دریافت هزینه های بسیار بالا و نسبتاً غیر منطقی، هرگونه استارت آپی را قبول میکنند.
به بنیانگذاران توصیه میشود هنگام بررسی مراکز رشد یا شتاب دهنده برای سرمایه گذاری، محتاط باشند. بنیانگذاران باید پیش از ایجاد هرگونه تعهد، دقت لازم را بکار گیرند و هزینه ها و فرصتها را به درستی بسنجند. پرسش و تحقیق در مورد شبکه های سازمان مورد نظر (یعنی مشاوران و منتورها، مدیران، اعضای هیئت مدیره و غیره) بسیار مهم است.
این تحقیقات به ارزیابی در مورد اینکه آیا سازمان با استارتاپ پیشرو تطابق دارد یا خیر، کمک خواهد کرد. بهتر است قبل از مراجعه به مراکز رشد، موسسان لیستی از انتظارات خود را تهیه کنند تا اطمینان حاصل کنند که تمام دغدغه هایشان را قبل از متعهد شدن به فرآیندهای سختگیرانه برنامه ریزی یا هزینه های بسیار زیاد مراکز رشد، مورد بررسی قرار دادهاند.
اگر قصد دارید برای برنامه ویزای استارتاپ کانادا (SUV) به انکوباتور ها مراجعه کنید، باید بدانید که:
– همه مراکز رشد در کانادا واجد شرایط شرکت در برنامه SUV نیستند.
– هیچ الزام حقوقی برای انکوباتورها برای سرمایه گذاری در استارت آپ مورد حمایت از طریق برنامه SUV وجود ندارد.
جذب سرمایه جمعی (Crowdfunding)
به عبارت ساده، جذب سرمایه جمعی، رویه ای برای تامین مالی یک استارتاپ از طریق جمع آوری مبالغ اندک از تعداد زیادی از افراد (یعنی جمعیت + تامین مالی) است که معمولا از طریق اینترنت انجام میشود. یکی از مزایای این رویکرد، معرفی استارت آپ به تعداد زیادی از سرمایه گذاران مشتاقی است که نقش مهمی در حمایت یابی از استارت آپ را بازی خواهند نمود. از سوی دیگر، چالش بزرگ برای روش جذب سرمایه جمعی، ایجاد محرک های جذاب در شرکت است که بتواند تعداد زیادی سرمایه گذار را به خود جلب کند. انواع مختلفی از جذب سرمایه جمعی وجود دارد. روشهای عمده عبارتند از:
اهدا محور
این نوع سرمایه گذاری بر پایه کمک های مالی خیرخواهانه است و افراد در مقابل پولی که در اختیار پروژه قرار میدهند انتظار بازگشت هیچ سود و پاداشی را ندارند. بدیهی است که همه استارتاپ ها نمی توانند اهداف جذاب لازم را برای جذب کمکهای خیریه ایجاد کنند.
واگذاری سهام
همانند تامین مالی از طریق سهام، جذب سرمایه جمعی از این طریق این امکان را برای افراد فراهم می کند که در ازای سرمایه گذاری های کوچک بخش کوچکی از سهام شرکت را تصاحب کنند.
پاداش محور
در این نوع جذب سرمایه، سرمایه گذاران معمولاً برای سرمایه گذاری پاداشی در قالب محصول انحصاری و یا خدمات انحصاری از شرکت دریافت میکنند.
مانند بسیاری از راههای تأمین مالی، جذب سرمایه جمعی در کانادا یک فعالیت قانونی است. کمیسیون های اوراق بهادار استانی مسئولیت نظارت قانونی بر جذب سرمایه جمعی را دارند. به عنوان مثال، جذب سرمایه جمعی از طریق واگذاری سهام ، گزینه ای است که از 25 ژانویه 2016 در دسترس سرمایه گذاران خرد در استان انتاریو قرار گرفته است.
مقررات مربوط به جذب سرمایه جمعی معمولا تحت معافیت اطلاع نامه قرار میگیرد (در ادامه اطلاع نامه را تعریف خواهیم کرد) که به افراد تازه کار این امکان را می دهد بدون نیاز به تهیه و افشای آن سند پیچیده، پول جمع آوری کنند. همانگونه که الزامات کمتری متوجه کسب و کارهایی است که این نوع فرصتهای سرمایه گذاری را به عموم پیشنهاد میدهند، قطعاً حمایتهای کمتری نیز به سرمایهگذاران ارائه میشود. دلیل این امر این است که سرمایهگذاران فرصتی برای بررسی اطلاع نامه شرکت هدف خود را نخواهند داشت.
اطلاع نامه (Prospectus):
سندی است افشایی که اوراق بهادار پیشنهاد شده به خریداران بالقوه را شرح می دهد. این سند ابزار محافظ مهمی برای سرمایه گذاران است زیرا اطلاعات کلی در مورد اوراق بهاداری که برای خرید در نظر دارند را در اختیار آنها قرار می دهند. ارائه چنین اطلاعاتی در بسیاری از حوزه های قضایی یک الزام است و هدف آنها این است که سرمایه گذاران بتوانند تصمیمات آگاهانه ای در زمینه سرمایه گذاری کسب کنند.
بنیانگذاران و سرمایه گذاران با در نظر گرفتن این رویکرد باید به چارچوب نظارتی که در آن فعالیت می کنند توجه کنند. به عنوان مثال، در استان انتاریو، یک ارائه دهنده موقعیت سرمایه گذاری از طریق crowdfunding باید اطلاعات خاصی را مانند صورتهای مالی سالانه و همچنین یک اطلاعیه سالانه که چگونگی افزایش سرمایه را توضیح میدهد، در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد. از دیگر سو، در استان انتاریو، سرمایه گذاران تنها می توانند تا 2.500 دلار در هر شرکت سرمایه گذاری کنند و سالانه نمی توانند بیش از 10،000 دلار سرمایه گذاری کنند.
تامین مالی از طریق قرض
شاید مرسوم ترین رویکرد برای تامین مالی، از طریق قرض باشد که در آن کسب و کار با وام گرفتن از سرمایه گذاران فردی یا نهادی، پول جمع میکند. در این سناریو وام دهنده به طلبکار تبدیل می شود و تعهدی دریافت می کند که طبق برخی شرایط و ضوابط، اصل و بهره بدهی به او بازپرداخت می شود. برخلاف تأمین مالی از طریق سهام، سهام شرکت از طریق تأمین مالی مبتنی بر قرض واگذار نمی شود اما وام گیرنده فارغ از موفقیت شرکت، در قبال بدهی متعهد باقی می ماند. به عبارت دیگر، در صورت عدم موفقیت پروژه، مسئولیت بازپرداخت بدهی، پابرجا خواهد ماند. اما در تامین مالی از طریق سهام، عدم موفقیت سرمایه گذاری هیچگونه مسئولیتی در پرداخت به سرمایه داران نخواهد داشت.
معمول ترین روش تامین مالی از طریق بدهی، وام های بانکی است. بانکها سرمایه گذاران بسیار خبرهای هستند که در چارچوب نظارتی مقیدی فعالیت میکنند که دسترسی به آنها را برای استارتاپ های در مراحل ابتدایی دشوار می کند. برای استارتاپ های در مراحل ابتدایی بدون سابقه مالی و درآمد، انتخاب های پیشرو محدود هستند. بسیاری از بانک ها وام و اعتبارات مالی را تنها در صورت داشتن یک طرح کسب و کار بی نقص و برآوردهای مالی منسجم، به استارت آپ ها ارائه می دهند. مبالغ این اعتبارات معمولاً کم و بین 10،000 تا 100،000 دلار است.
بنیانگذاران استارتاپ در صورت انتخاب روش تامین مالی از طریق قرض، بهره وام را نیز باید در نظر بگیرند. مانند بسیاری از موارد، قرض رایگان نیست و اغلب شرایط و ضوابط زیادی به همراه دارد. بنابراین بسیار مهم است که موسسان هزینه ها را با دقت در نظر بگیرند و نسبت به مزایا آن را بسنجند.
بانک ها در کانادا به شدت قانون مدار هستند و بنابراین می توان انتظار داشت که شباهتهای زیادی بین پروسه بانک ها در اعطای وام به استارتاپ ها، مشاهده شود. همچنین نهادهای دیگری مانند شرکتهای خصوصی وام نیز وجود دارند که استارتاپ ها می توانند برای تأمین اعتبار از طریق بدهی به آنها مراجعه کنند. این سازمانها، هرچند از نظر پروسه و رویه های بررسی، انعطاف پذیرتر از بانکها هستند، اما اغلب هزینه های بیشتری را به دنبال دارند. به عنوان مثال، اگر وام بانکی رایج 5-3 درصد هزینه اولیه داشته باشد، وام های خصوصی می توانند بیش از 10 درصد بهره داشته باشند.
تامین مالی از منابع دولتی
یکی از بزرگترین مزایای راه اندازی یک استارتاپ در کانادا ، دسترسی به حوزه گسترده ای از بودجه دولت است. تحریک و تشویق نوآوری در حال حاضر اولویت اصلی دولت کانادا است و میلیارد ها دلار هم اکنون به بودجه نوآوری، تحقیق و توسعه در سراسر کانادا اختصاص یافته است.
بودجه دولت را می توان به دو دسته اصلی بودجه دولت فدرال و بودجه دولت استانی تقسیم کرد. آنچه در ادامه بیان میشود نمونه هایی از هر صندوق بودجه دولت که به استارت آپ ها اختصاص داده شده است، اما به موسسین استارت آپ توصیه می شود با احتیاط عمل کنند، زیرا پول دولت، درست مانند هر پول دیگر، شامل تعهداتی است و اغلب پروسه دشواری دارد.
نمونه هایی از منابع دولت فدرال برای استارتاپ ها
– تحقیقات علمی و توسعه تجربی (SR&ED) :
این روش برای شرکت هایی که امکان انجام تحقیق و توسعه زیاد دارند، ایده آل است. تفاوتی ندارد که شرکت در مرحله پیش درآمد (یا سود) باشد، عامل تعیین کننده این خواهد بود که چگونه شرکت می تواند تحقیق و توسعه را تعریف و پیاده سازی کند. شرکتها در صورت واجد شرایط بودن می توانند تا 45 درصد از هزینه های واجد شرایط را تا 2 میلیون دلار اول در قالب اعتبارات (SR&ED) دریافت کنند. برای هزینه های قابل قبول بیش از 2 میلیون دلار، شرکت ها می توانند 20% اعتبار دریافت کنند. حقوق و دستمزد بزرگترین بخش اعتبارات SR&ED هستند، بنابراین بنیانگذاران استارت آپی که از دستمزد و حقوق خود چشم پوشی می کنند میزان اعتبارات SR&ED خود را کاهش خواهند داد.
– برنامه کمک به تحقیقات صنعتی (IRAP) :
این برنامه برای توسعه و پیاده سازی برنامه های ارتقایی کسب و کار ایده آل است. اگر سرمایه گذار قصد تحقیق و توسعه مبتنی بر فناوری در کانادا را دارد IRAP همواره باید مدنظر او باشد. سهم IRAP ممکن است تا 80٪ از هزینه های کار فنی داخلی و هزینه های پیمانکاران باشد.
– برنامه Agri-Innovate :
کمک مالی قابل بازپرداخت برای پروژه هایی که با هدف سرعت بخشیدن به تجاری سازی، تولید و یا رونمایی از محصولات، فناوریها، فرایندها یا سرویسهای نوآورانه و خلاقانه در زمینه های کشاورزی هستند.
– Going Innovation Global یا GGI :
این برنامه برای استارت آپ هایی است که به دنبال ایجاد همکاریهای جدید R&D با شرکای خارجی(غیر کانادایی) برای مشارکت، توسعه، اعتبارسنجی یا تطبیق فناوری های خود برای تجاری سازی هستند. GGI دسترسی به بیش از 75.000 دلار برای فعالیت های مختلف از جمله سفر برای دیدار با شرکای خارجی، تهیه اسناد حقوقی لازم برای رسمیت بخشیدن به توافق نامه های قراردادی با شرکای تحقیق و توسعه خارجی و غیره فراهم میکند.
– صندوق نوآوری استراتژیک:
این صندوق با سرمایه بیش از 2 میلیارد دلار، برای تشویق نوآوری در کانادا از طریق تهیه سرمایه برای پروژه های بزرگ (بیش از 10 میلیون دلار) طراحی شده است.
– برنامه راه حل های نوآورانه کانادا:
این برنامه با تامین اعتبار بخش تحقیق و توسعه و آزمایش نمونه های اولیه در شرایط واقعی به نوآوران کانادایی کمک میکند. این برنامه دارای دو جریان با میزان سرمایه مشترک بیش از 140 میلیون دلار است.
نمونه هایی از منابع دولت استانی (انتاریو) برای استارتاپ ها
– برنامه سرمایه گذاری آمادگی بازار:
مرکز تعالی استان انتاریو (OCE) به نمایندگی از دولت انتاریو از شرکت هایی که در مرحله ابتدایی هستند و در حال جذب سرمایه برای Pre-seed و seed هستند (500.000 تا 2 میلیون دلار) حمایت می کند. فرایند این رویکرد بسیار رقابتی است و بیش از 300 شرکت در هر سال متقاضی آن هستند که تنها 10٪ از متقاضیان سرمایه دریافت میکنند. این برنامه برای شرکتهایی که دارای دفتر مرکزی در انتاریو بوده و کمتر از 5 سال از تاسیس آنها می گذرد و در مراحل ابتدایی تجاری سازی هستند، ایده آل است.
– صندوق SmartStart Seed:
این صندوق نیز توسط OCE اداره میشود و سرمایه seed و بودجه برای آموزش مهارت های کارآفرینی را فراهم میکند تا به شرکتهای استارت آپ کمک کند و آنها را برای سرمایه گذاری و مشتری آماده کند. این بودجه تا سقف 30.000 دلار است، که شامل سقف 7.500 دلار برای آموزش مهارت و خدمات مشاوره حرفه ای و بودجه seed، می شود.
سخن پایانی
بدیهی است که استارتاپ ها یا به طور کلی کسب و کارها نمی توانند بدون سرمایه موفق شوند. اما اتخاذ استراتژی جذب سرمایه (تامین مالی) در بازارهای پیچیده ای مانند کانادا آسان نیست. اگرچه گزینه های فراوانی وجود دارد، اما راهکارها زیاد نیستند. این راهکارها نیازمند مهارت و تخصص هستند و باید برای هر شرکتی با توجه به خصایص و نیازهای آن طراحی شوند. ما می توانیم در Shekarian Law در این مسیر به شما کمک کنیم. برای دریافت مشاوره رایگان فرم ارزیابی ما را پر کنید.